چرخه نوآوری

چهار تیپ اصلی افرادی که در مکانیزم نوآوری حضور دارند:

در واقع ۴ دسته از افراد در چرخه نوآوری حضور دارند که شامل مخترعین، کارآفرینان، نوآوران و مدیران پروژه هستند. هر یک از این چهارگروه از افراد در یک قسمت از این چرخه تأثیر دارند.

مخترع(A) – مخترع فردی است که برای یک موضوع یک راه حل خلاقانه و منحصر به فرد ارائه می دهد. انگیزه اصلی آنها این است که  ایده آنها تولید و به بازار عرضه شود. و پس از ثبت اختراع و عبور از این چالش آن ها به دنبال اختراع دیگر میروند.

کارآفرین(B) – کارآفرین همیشه به دنبال ایده های جدیدی است که پتانسیل ورود به بازار را داشته باشد. آنها لزوما به این که چه کسی ایده را مطرح میکند،توجه نمیکنند. اینها معمولاً افراد برون گرایی هستند و از این که ایده ها را به واقعیت مبدل کنند،احساس رضایت میکنند.هدف اصلی آن ها این است که محصول را به بازار برسانند و شرکت را به درآمد برسانند.

نوآور(C)- نوآور ترکیبی از مخترع وکارآفرین است.نوآور و چرخه ی نوآوری از مرحله شناسایی فرصت تا تجزیه و تحلیل عملکرد حضور دارد و پتانسیل جدید و متفاوتی  از انچه که عرضه میشود را ارايه میکند.

مدیر پروژه(D) – مدیر پروژه در مرحله ی تجزیه و تحلیل فرآیند کسب و کار به یک پروژه وارد می شود. بعضاً، می تواند به محض ارزش پیشنهادی به پروژه وارد ‌‌شود. مسئولیت اصلی مدیر پروژه اطمینان از اجرای به موقع پروژه است به طوری که در حد توان بودجه باشد و به درستی اجرا شود. آنها از زمان شروع تولید محصول تا پایان تولید و عرضه به مشتری،مسئول نظارت بر پروژه هستند.

شکل 1 نشان میدهد که هرکدام از انواع نوآوری ها چطور عمل میکنند.این 12 کاری که در جدول میبینید همان 12 گروه_فرایندی هستند که در چرخه‌ی نوآوری نقش دارند.به فاز 1و2 توجه کنید متوجه میشوید که در این قسمت ها همپوشانی قابل توجه ای دارند.

درنتیجه یکی از 4 گروه از افراد میتواند روی پروژه به تنهایی کار کند. استثناً در این مورد زمانی که مخترع مفاهیم پروژه را توسعه میدهد. ادامه ی کار را به یک کارآفرین میسپاریم تا پروژه را به بازار عرضه کند.در فصل 1 درباره ی رابط کاریری پروژه با جزيیات بیشتری توضیح میدهیم. دوازده گروه فرآیندی که چرخه ی نوآوری را تشکیل می دهند، برای یک پروژه خاص و حتی برای گروه کوچکی از افراد که عضوی از یک سازمان بسیار بزرگ تر هستند، یک مدل عالی ارائه می دهد.برای مثال (محصولات مهندسی ،فروش و بازاریابی)

برای بسیاری از سازمان ها سطح خلاقیت و نوآوری باید بهبود یابد. در این موارد برای دستیابی به تأثیر مطلوب و بهتر به یک تغییر فرهنگی نیاز داریم.