تدوین استراتژی نوآوری سازمانی با رویکرد استاندارد ایزو ISO 56002:2019
- شرح خدمت
- فرآیند اجرا
استراتژی نوآوری چیست و چگونه میتوان آن را ایجاد کرد؟
امروزه، تغییر بخش طبیعی یک کسب و کار شده است، اما مهمتر از آن سرعت روبه افزایش تغییرات است. چرخه عمر محصولات، فرایندها و تکنولوژی به سرعت در حال کوتاه شدن است و موضوع اساسی در این وضعیت، مدیریت زمان است. تقاضاها به همراه فشار زمانی، شرکتها را مجبور به رقابت کردن، نوآوری و یافتن راه و روشهای خلاقانه در حین انجام آنها میکند. در نتیجه این تغییرات، شرکت باید به لحاظ استراتژیک از نوآوری برای رقابت اثربخش در بازارهای داخلی و جهانی به منظور کسب مزیت رقابتی برای تطبیق دادن و سازگاری استراتژیهای خود با بازار و تقاضاهای در حال تغییر مشتریان، خلق ارزش و دستیابی به عملکرد بالاتر، استفاده کند.
استراتژی چیزی جز تصمیم گیری بهموقع و درست بر اساس حقایق، اطلاعات و گزینههای پیش رو جهت به دست آوردن بهترین نتیجه ممکن نیست. با این نگاه میتوان نوآوری و خلاقیت را هم بهعنوان یک استراتژی مؤثر در صنعت و کسب و کار بهحساب آورد. شاید در گذشته نوآوری شاخص مهمی برای موفقیت یک کسب و کار محسوب نمیشد ولی در دنیای امروز هیچ کسب و کاری بدون داشتن استراتژی نوآوری مناسب، قادر به حفظ جایگاه خود در دراز مدت نبوده و میدان رقابت را به رقبای خود میبازد.
بسیاری از مدیران مجموعههای موفق، نوآوری را بهعنوان مهمترین استراتژی کسب و کار خود تلقی میکنند، با این حال حتی گاهی بزرگترین و مشهورترین شرکتها هم در ایجاد شفافیت استراتژی نوآوری خود دچار مشکل میشوند. این مسئله بهخصوص در کسب و کارهای توسعه یافته که بهینه سازی فرآیندها و فعالیتهای کنونی خود را اولویت قرار میدهند بیشتر دیده میشود. ایجاد استراتژی نوآوری لزوماً دشوار نیست، بلکه تطابق آن با خواسته، نیازها و اهداف شرکت است که کار را دشوار کرده و مستلزم صرف زمان و انرژی زیاد برای هماهنگی آنها میشود.
نوآوری به معنی ایجاد کالا، خدمات یا هر چیز ارزشمند “جدید” است که مردم حاضر به استفاده از آن و پرداخت هزینه برای آن باشند. در طرف مقابل، استراتژی به مجموعه تصمیمات و چارچوبی گفته میشود که این فعالیتها را در جهتی مشخص هدایت میکند و با مدیریت هزینهها، بازاریابی، عملیات، تحقیق و توسعه، جهت دستیابی به هدف نهایی تلاش میکند. منظور از استراتژی نوآوری، تکنیکها و روشهای خلاقیت، مثل ایجاد رقابت برای ایده پردازی نیست. بنابراین استراتژی نوآوری در واقع چارچوبی برای نوآوریها، ایدهها و خلاقیتهاست تا تضمین شود که تلاش، انرژی و هزینه شرکت در جهت مناسب خرج میشود و به هیچ وجه نباید با استراتژی کلی شرکت ناهمسو باشد. درست همانند استراتژی بازاریابی و فروش شرکت، که بهصورت جداگانه و مستقل از سایر بخشهای شرکت تعیین شده ولی هم راستا و هم سو با اهداف کلی شرکت هستند.
استراتژی نوآوری ابزار اساسی و مهمی است که مسیر نوآوری یک کسب و کار را تعیین میکند. استراتژی نوآوری مبتنی بر استراتژی کسب و کار و اهداف استراتژیک میباشد. استراتژی نوآوری مفهومی مدیریتی متشکل از فعالیتهای داخلی و خارجی بسیار است که توان بالقوه نوآوری کسب و کار را ارتقا میدهد. لازم است که بر اهمیت و نقش بازیگران اثرگذار بر شکل دهی یک استراتژی نوآوری تأکید شود. اینها کارمندان، مدیران و همچنین مشتریان یک کسب و کار هستند.
یک استراتژی صحیح نوآوری قادر خواهد بود با توجه به شرایط داخلی و تغییرات در محیط کسب و کار، رقابت پذیری و پایداری را افزایش دهد. استراتژی نوآوری بهطور قابل توجهی بر رقابت پذیری و عملکرد مثبت و بقای کسب و کارها اثر میگذارد.
استراتژی نوآوری مفهومی مدیریتی متشکل از فعالیتهای داخلی و خارجی بسیار است که توان بالقوه نوآوری کسب و کار را ارتقا میدهد.
منابع استراتژی نوآوری چیست؟
استراتژی نوآوری، راهنمایی برای تصمیمات راجع به چگونگی بهکارگیری منابع به منظور تحقق اهداف کلی نوآوری شرکت و به موجب آن ارائه ارزش و ایجاد مزیت رقابتی میباشد. شکل دهی آن توسط تعدادی قابلیت نوآورانه که پیکره بندی مجدد منابع یک شرکت را هدایت میکنند، پشتیبانی میشود. این مستلزم قضاوت راجع به اینکه چه نوع فرایند نوآوری برای شرایط و بلندپروازیهای یک شرکت مناسبترین است، میباشد. یک استراتژی نوآوری، تکنولوژیها و بازارهایی که شرکت باید به بهترین شکل آنها را توسعه داده، مورد بهرهبرداری قرار دهد و از آنها کسب ارزش کند را شناسایی می نماید. از این رو با محدودیتهای منابع موجود شرکت به منظور حمایت از اقدامات فعلی و آینده نوآوری و استراتژی در حال توسعه و تغییر تدریجی شرکت، سازمان و فرهنگ روبه رو میشود.
منابع یک شرکت که برای استراتژی نوآوری به کار میروند شامل موارد ذیل میباشند:
- منابع مالی و میل و اشتیاق به ریسک و قدرت تحمل آن.
- منابع انسانی و ظرفیتهای نوآوری آنها.
- منابع تکنولوژیک، اعم از فیزیکی (کارخانه و تجهیزات) و فکری (دانش، پتنتها، نشانهای تجاری)
- منابع بازاریابی (مالکیت و نفوذ برندها در بازار، دسترسی به مشتریان پیشگام، دانش بازارها).
- منابع سازمانی (روتینها، رویههای کاری، فعالیتها و سیاستهای درون شرکت که به هنگام ترکیب آنها فرایندها شکل میگیرند).
- منابع شبکه سازی (شرکا، تأمین کنندگان، مشتریان، جوامعی که شرکت در آنها کار میکند، و سطح همبستگی و اعتماد میان آنها).
مراحل انتخاب استراتژی نوآوری درست چگونه است؟
1- مشخص کردن هدف و روش استراتژیک در استراتژی نوآوری
در قدم اول باید اولویت مهم شرکت مشخص گردد. علت و انگیزه نوآوری و خلاقیت چیست و چه هدفی دنبال میشود؟ یعنی کسب و کار نهایتاً با ایجاد نوآوری به چه مزیتی قرار است دست پیدا کند؟
برای پاسخ دادن به این سؤال، باید یک مرحله به عقب بازگشته و مسیر و اهداف دراز مدت شرکت را رصد کرد. در واقع پاسخ این سؤال بشدت در ارتباط با اهداف کلی شرکت است. اهدافی که با گذر زمان کمتر دستخوش تغییر خواهند شد. بهطور مثال در یک شرکت تولید کننده لوازم آرایشی، ممکن است تبدیل شدن به یک برند مشهور در حیطه جغرافیایی و کانال مورد نظر خود باشد. بنابراین هر نوع استراتژی جهت نوآوری از قبیل ایجاد محصولات جدید، طراحی جدید و … باید در همین جهت باشد.
تمامی روشها، ابزارها و چارچوبهای اجرایی خدمات “تدوین استراتژی نوآوری سازمانی” شرکت کارویژه به طور انحصاری توسط هیات علمی بینالمللی این شرکت طراحی شده است.
بهطور کلی دو روش در استراتژی نوآوری بر اساس نوآوری مدل کسب و کار و یا توسعه مدلهای کسب و کار موجود هستند.
- نوآوری مدل کسب و کار: نوآوری مدل کسب و کار توسعه مفاهیم جدید و یکتایی است که از نظر مالی به شرکت کمک کرده و مأموریت و فرآیندها را تسهیل میکند. در واقع هدف اول نوآوری مدل کسب و کار ایجاد منابع جدید درآمدزایی از طریق بهبود ارزش محصول و ارائه آن به مشتری است. بنابراین نوآوری مدل کسب و کار؛ هدف گذاری، محصول، خدمات و مدل بهرهوری را تحت کنترل میگیرد. این استراتژی در سطح مدل عملیاتی بر سودآوری بیشتر، بهبود مزیت رقابتی و ایجاد ارزش تمرکز دارد.
- توسعه استراتژیهای موجود: منظور از توسعه استراتژی موجود، بهبود مداوم و روند افزایشی و پایدار نوآوری است. بر خلاف نوآوری مدل کسب و کار، در این مدل کسب و کار تمرکز اصلی بر توسعه مدل کسب و کار کنونی و بهبود هسته اصلی کسب و کار است و نه ایجاد مدلها یا ارزش جدید
بر اساس این دو روش کلی میتوان نهایتاً از یک یا ترکیبی از سه الگوی نوآوری با تمرکز بر مشتری، بازار یا تکنولوژی استفاده کرد.
2- شناخت بازار، مشتریها و رقبا
قدم دوم در انتخاب استراتژی نوآوری، شناخت موقعیت مناسب برای فعالیت است. در این مرحله، بازار هدف، مشتریان هدف و پیشنهادی که برای آنها در نظر گرفته شده است بررسی میشود. نوآوری زمانی ممکن خواهد بود که در جهت پاسخ به نیاز مشتریان باشد. بنابراین گوش سپردن به نیاز و درخواست مشتریان، اولین قدم در جهت تصمیم گیری در مورد مسیر کلی نوآوری است. در عین حال نقش و فعالیت رقبایی که در بازار حضور دارند نیز باید در نظر گرفته شود. باید توجه کرد که کپی برداری استراتژی نوآورانه یک شرکت دیگر که با توجه به نیازها و شرایط خاص خود ایجاد شده به هیچ وجه توصیه نمیشود.
3- مشخص کردن ارزش پیشنهادی
مهمترین قدم در ایجاد استراتژی نوآوری، مشخص کردن ارزش پیشنهادی منحصر به فرد است. این همان چیزی است که نهایتاً منجر به پیشی گرفتن از رقبا خواهد شد. در این مرحله باید مشخص کرد که چه نوع نوآوری میتواند به محصول یا خدمات شرکت ارزش داده و باعث ایجاد مزیت رقابتی شود. از آن جا که هدف نوآوری در این گام ایجاد مزیت رقابتی است، تمرکز اصلی باید بر راه حلهایی باشد که باعث کاهش هزینه و زمان مشتری شود. در حالت سوم، در واقع کسب و کار بر راهکاریهایی جهت گسترش طیف مشتریان متمرکز میشود و با توسعه جامعه هدف خود، به سوددهی بیشتر میرسد. تبلیغات یکی از روشهای مرسوم برای رسیدن به این هدف است.
نوآوری ارزش، یکی از راهکاریهایی است که برای انتخاب ارزش پیشنهادی یکتا استفاده میشود. هدف از نوآوری در ارزش پیدا کردن راهکاری برای کسب مزیت رقابتی همیشگی از طریق بررسی و درک درست صنعت و پیشگیری از رقبا است. به عبارت سادهتر، نوآوری ارزش به معنی تضمین حفظ مزیت رقابتی است که این کار با تکیه بر عدم توانایی رقابت شرکتهای رقیب در آن زمینه انجام میشود. تنوع و ایجاد محصولات جدید یا قیمت پایینتر میتواند مثالی از این استراتژی باشد.
در اغلب موارد کسب و کار ما، با کسب و کارهای رقیب تقریباً در تمام زمینهها در حال رقابت است. هر کنش، تصمیم و استراتژی ما، کنش متقابل شرکتهای رقیب را در پی دارد و این مسئله رقابت را بسیار دشوار و تنگاتنگ میکند. زمینههای بالقوه برای ایجاد نوآوری با شناسایی حوزه فعالیت رقبا و مشخص کردن حیطه هم پوشانی آنها ممکن خواهد بود. حوزهای که شرکتهای رقیب در آن حضور پر رنگ ندارند (جغرافیایی، تکنولوژیکی و … ) میتواند هدف بالقوه برای نوآوری باشد.
4- ارزیابی و توسعه قابلیتها و تواناییها
لازمه نوآوری و ایجاد مزیت رقابتی، شناسایی تواناییهای شرکت است. برای نوآوری، مواردی مثل فرهنگ سازمانی، تحقیق و توسعه، ارزش و اهداف شرکت، دانش کارکنان و مهارت آنها نقش اساسی ایفا میکنند. بهطور مثال شرکتی که میخواهد در زمینه فروش آنلاین و ارسال کالا دست به نوآوری بزند، باید از نظر دانش و مهارت تکنولوژی و همچنین قدرت مدیریت بالایی برخوردار باشد. بنابراین شناسایی تواناییهای مورد نیاز و توسعه آنها گام بعدی در ایجاد نوآوری است.
5- پیاده سازی استراتژی نوآوری
آخرین مسئلهای که در مورد استراتژی نوآوری باید به یاد داشت، مقیاس پذیری و قابلیت پیاده سازی استراتژی است. هنگام تعیین استراتژی، سیستم و ساختاری که قرار است استراتژی در آن پیاده سازی گردد، باید در نظر گرفته شود. همچنین این استراتژی باید بتواند در ابعاد مختلف قابل اجرا باشد. بنابراین در این مرحله باید عناصر، زیر ساختها و تکنولوژیهای مورد نیاز برای ایجاد نوآوری و پیاده سازی مؤثر آن در سیستم مورد نظر مشخص گردد.
استراتژی نوآوری مفهومی مدیریتی متشکل از فعالیتهای داخلی و خارجی بسیار است که توان بالقوه نوآوری کسب و کار را ارتقا میدهد.
نتایج حاصل از نوآوری استراتژیک چیست ؟
نوآوری استراتژیک منجر می شود به:
• مدل های تجاری جدید (شامل معماری زنجیره ارزش جدید)
• بازارهای جدید (از طریق ایجاد بازارهای جدید یا شکل دهی مجدد بازارهای موجود)
• ارزش افزوده برای هم مشتریان و هم شرکت
• یا ترکیبی از هر سه.
همواره برای شروع یک مسیر جدید نیازمند هدایت و مشاوره با اساتید و افراد با تجربه خواهیم بود. به همین منظور شرکت کارویژه تلاش میکند تا با پیمودن گام به گام مسیر نوآوری، راهاندازی کسب وکار را برای شما جذاب و سادهتر کند. هیئت علمی ما با بهره گیری از تجارب ارزشمند خود و گردآوری انواع مختلفی از روشها، مفاهیم جدید و ابزارهای معتبر و شناخته شده جهانی در حوزه نوآوری به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید ایدههای تجاری و نوآورانه خود را عملیاتی کنید و با اطمینان خاطر در ایم مسیر پیش بروید.
مدیران سازمانها و نهادهایی که به هر شکلی با نوآورای به رشد و توسعه خود میپردازند، همواره میبایست به تدوین استراتژیهای مناسب نوآوری در مجموعه خود بیاندیشند و به طور مستمر و در زمانهای مشخص آن را بروزرسانی و بهینه نمایند. از اینرو ایشان میتوانند با همکاری شرکت کارویژه که از متخصصین و خبرگان استراتژیست نوآوری بینالمللی و دانشگاهی تشکیل شده است، برای تدوین استراتژی نوآوری خود با رویکرد نوین استاندارد سیستم مدیریت نوآوری ایزو ISO56002:2019 اقدام کنند. در راستای اجرای پروژه، درخواستی از سوی مجموعههای متقاضی ارسال میگردد، تیم ارزیابی اولیه به محل سازمان اعزام میشود تا با تحلیل شرایط موجود پیشنهاد همکاری و نحوه اجرای پروژه تدوین استراتژی نوآوری توسط این تیم مکتوب و ارائه گردد.
پس از بررسی و موافقت مدیران با پیشنهاد کارویژه، قراردادی مابین دو مجموعه منعقد می گردد. برنامه ریزی و طراحی چارچوب اجرایی که مختص شرایط طرف دوم است انجام شده و تیم اجرایی پروژه، تمامی فرآیند را تا مرحله ارائه گزارش نهایی مطابق شکل پیاده سازی خواهد نمود.
در صورت نیاز به مشاوره یا هماهنگی جلسه ارزیابی اولیه با واحد هماهنگی جلسات تماس حاصل نمایید.
در صورت نیاز به مشاوره یا هماهنگی جلسه ارزیابی اولیه با واحد هماهنگی جلسات تماس حاصل نمایید.