مشاوره و استقرار استاندارد مدیریت نوآوری ISO56002:2019
در صنایع فولادی
1. صنایع فولادی
1.1.وضعیت کنونی صنعت فولاد
تدبیر در سیر عوامل مزیت ساز جوامع صنعتی در یکصد سال گذشته به خوبی نشان می دهد در یک دوران گذار، برگ برنده در رشد و شکوفایی از نیروی کار ارزان، منابع اولیه و سرمایه عبور کرده و در شرایط امروزی به نوآوری و فناوری رسیده است.
البته در بسیاری موارد مفهوم فناوری و نوآوری با فرآیندهای فنی و تکنیکال صرف عجین شده است. به این معنا که هرگاه در سازمانی از این مفاهیم صحبت به میان می آید، واحد تحقیق و توسعه اولین قسمتی است که به ذهن متبادر می شود. این در حالی است که امروزه و در موضوعات روز، بحث از حوزه فنی و تحقیقات مرتبط با آن بسیار فراتر رفته است. در تعاریف، فناوری را مشتمل بر کلیه دانش ها، فرآیندها، ابزارها، روش ها و سیستم های به کار رفته در ساخت محصول و ارائه خدمات تعریف می کنند. بر مبنای این تعریف است که در تفکر سیستمی و به تبع آن یکپارچگی نگاه به مسائل، مفاهیم پراهمیتی چون نوآوری و فناوری را نمی توان تنها به موارد فنی و دانشی محدود کرد.
تحولات ناشی از انقلاب صنعتی چهارم تاکنون آثار عمیقی بر صنایع تولیدی سنگین داشته و برآوردها بر این است که این آثار با شدت بیشتری ادامه خواهد داشت. بهطور مشخص صنعت فولاد از این امر مستثنا نیست و بهعنوان یک صنعت مهم و کلیدی از انقلاب صنعتی چهارم تأثیر پذیرفته است.
تولید و مصرف فولاد، امروزه یکی از شاخص های اصلی توسعه یافتگی کشورها و جوامع به شمار می آید. کشورهای چین، ژاپن، کره جنوبی، هند، روسیه، اتحادیه اروپا، ترکیه و ایالاتمتحده آمریکا بهعنوان تولیدکنندگان بزرگ فولاد در جهان گامهای مؤثری در راستای بهرهگیری از دستاوردهای انقلاب صنعتی چهارم برداشتهاند. درحال حاضر چین بزرگ ترین تولیدکننده (سهم ۵۳درصدی) و مصرف کننده (سهم ۵۱درصدی) فولاد جهان است و نقش تعیینکنندهای در بازار فولاد دنیا دارد.
در اواخر دهه ۱۹۷۰ میلادی، پسازاینکه دولت چین سیاست اصلاحات اقتصادی را اجرایی کرد، تولید محصولات فولادی این کشور با سرعتی بیسابقه افزایش یافت. در جهش بعدی و بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۱، تولید فولاد خام و آهن خام تقریباً دو برابر و خروجی محصولات نهایی فولادی با افزایش ۲٫۵ برابری مواجه شد. درنهایت در سال ۱۹۹۶ تولید فولاد خام چین از دو کشور آمریکا و ژاپن پیشی گرفت و این کشور به بزرگترین تولیدکننده فولاد خام در جهان تبدیل شد. چین بعد از این برهه نهتنها توانست رتبه اول خود را در تولید حفظ کند، بلکه فاصله خود را با سایر کشورها بیشتر هم کرد. این اختلاف بهگونهای شد که در سال ۲۰۱۸، تولید فولاد چین نسبت به هند دومین تولیدکننده بزرگ فولاد در جهان تقریباً ۹ برابر است و حدوداً نیمی از تولید فولاد خام جهان از طریق چین تأمین میشود. در مقوله صادرات نیز در سال ۲۰۱۴، چین از کشور ژاپن بهعنوان بزرگترین کشور صادرکننده فولاد پیشی گرفت.
پیشبینیهای عرضه و تقاضا حاکی از آن است که در صورت ادامه روند افزایشی کنونی تولید، در آینده نهچندان دور، فاصله بین عرضه و تقاضا بیشتر هم خواهد شد. البته چشماندازهای کوتاهمدت تقاضای فولاد نشاندهنده افزایش تقاضا برای این محصول در سالهای پیش رو است اما نرخ این افزایش رو به نزول است. همچنین با توجه به پیشرفتها در زمینه مواد پیشرفته و فوق سبک و ترجیح استفاده از سایر مواد در صنایع فعلی پاییندست فولاد (بهطور مثال خودرو با بدنه آلومینیومی و منیزیمی بهجای فولاد) دور از انتظار نیست که در آینده تقاضای فولاد کاهش یابد. حتی یکی از موارد سیاستی اصلی برنامه انقلاب صنعتی چهارم چین، توسعه مواد پیشرفته است. با در نظر گرفتن این واقعیتها میتوان پیشبینی کرد که تولید فولاد در دنیای پیش رو با تمرکز بر افزایش بهرهوری و کاهش هزینهها انجام خواهد شد. از اینرو چین و سایر کشورهای آسیای شرقی با شتاب زیادی در حال پذیرش انقلاب صنعتی چهارم هستند. تولید هوشمند فولاد با بهرهگیری ترکیبی از فناوریهای اینترنت اشیاء، تحلیل کلان داده، هوش مصنوعی و سایر فناوریهای دیجیتال موجب شده تا این کشورها باهدف “رهبری نوآوری“ و “تولید متعالی“ پیشروی کنند. شرکتهای چینی و سایر کشورهای آسیای شرقی تولیدکننده فولاد، صنعت ۴ را بهعنوان بخشی از استراتژی توسعه خود قرار دادهاند.
در حال حاضر دولت چین در سیزدهمین دوره برنامههای پنجساله طرحریزی توسعه طرحهای اقتصادی و اجتماعی خود قرار دارد. توسعه با عامل محرک « نوآوری»، یکی از سرفصلهای اصلی این دوره است. این طرح بر پنجپایه استوار است: «اتکا بر نوآوری»، «تأکید بر کیفیت بهجای کمیت»، «توسعه سبز»، «بهینهسازی ساختار صنعت چین» و «محوریت نیروی انسانی». شایانذکر است در این میان، تأکید اصلی بر « نوآوری» است. بهطور خاص دولت چین در تلاش است تا با بهرهگیری از نوآوری به ایجاد ارزشافزوده در صنایع تولیدی شتاب بخشد.
صنعت فولاد در ایران از جمله صنایعی است که پس از انقلاب توسعه یافته و بومیسازی شده است. در حقیقت تولید فولاد حداقل دستاوردهای این صنعت به شمار میرود، چراکه این صنعت بهخوبی توانسته اشتغالزایی و ارزآوری بالایی نسبت به صنایع دیگر به خود اختصاص دهد و سبب توسعهیافتگی و تربیت نیروی انسانی نیز شده است. صنعت فولاد ایران بهخوبی در ۴ دهه گذشته رشد کرده و علاوه بر اینکه در سالهای گذشته از واردات آن پیشگیری بهعملآمده و از خروج ارز جلوگیری نموده هماکنون نیز در رده دهم تولیدکنندگان فولاد جهان قرار داشته و جزو کشورهای صادرکننده فولاد می باشد. به طوری که در سال ۱۳۹۹ بیش از ۳۰ میلیون تن فولاد تولید شده که بر اساس پیش بینیهای انجام پذیرفته این میزان در سال ۱۴۰۰ به بیش از ۳۲ میلیون تن خواهد رسید.
بر اساس سند چشمانداز افق ۱۴۰۴ ایران، ظرفیت تولید فولاد کشور باید به ۵۵ میلیون تن برسد. از سال ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۹ تولید فولاد خام در ایران به طور متوسط سالیانه با رشد ۹ درصدی همراه بوده و با فعال شدن ظرفیتهای حلقههای مختلف زنجیره فولاد کشور، علاوه بر تامین نیاز داخلی، امکان صادرات محصولات زنجیره فولاد به سایر کشورها نیز فراهم شده است. در سال ۱۳۹۹ کل صادرات زنجیره فولاد از نظر وزنی ۲/ ۱۳ میلیون تن و منظر ارزشی ۴/ ۴ میلیارد دلار و در سال ۱۳۹۸ از نظر وزنی ۵/ ۲۴ میلیون تن و منظر ارزشی ۵/ ۳ میلیارد دلار بوده است؛ بنابراین صادرات محصولات زنجیره فولاد در سال ۱۳۹۹ نسبت به سال 1398 از جهت وزنی ۴۶ درصد و از جهت ارزشی 17 درصد کاهش یافته که علت آن شرایط ناشی از شیوع بیماری کرونا و تاثیر آن بر تجارت جهانی و سیاستهای تنظیم بازار دولت اعم از ممنوعیت صادرات و وضع عوارض صادراتی بر مواد اولیه معدنی بوده از این رو به دلیل افزایش قیمتهای جهانی کاهش ارزش صادرات کمتر از کاهش میزان وزنی صادرات بوده است.


بررسی مصرف فولاد در ایران نشان میدهد که مصرف فولاد در سال ۱۳۹۹ در بازه ۱۵ تا ۲۰ میلیون تن بوده است. این در حالی است که برآوردهای غیررسمی، میزان مصرف واقعی فولاد کشور را ۱۲ تا ۱۴میلیون تن نشان میدهد. با در نظر گرفتن شاخصهای کلان اقتصادی کشور، شرایط تحریم و شیوع ویروس کرونا، در سال ۱۴۰۰ نیز میزان مصرف فولاد کشور مانند سال ۱۳۹۹ خواهد بود. بنابراین در عین تامین پایدار نیاز داخلی، توجه به مقوله صادرات یکی از الزامات توسعه متوازن زنجیره فولاد در کشور می باشد.
ایران بهعنوان یکی از کشورهای برتر در حوزه تولید فولاد دنیا، علیرغم حرکت شتابان سایر کشورها بمنظور بهرهگیری از دستاوردهای فناورانه انقلاب صنعتی چهارم، راهبرد مشخصی برای این مسئله نداشته از این رو زیرساختها و اکوسیستمهای نوآوری و فناورانه برای ایجاد و جهتدهی به شرکتهای فعال در حوزه آهن و فولاد بطور نظامند و منسجم شکل نگرفته است.
از اینرو می توان پیشبینی نمود با توجه به رقابت فولادسازان بزرگ دنیا برای افزایش بهرهوری و کاهش هزینههای تولید، در صورت عدم حرکت به سمت استفاده از طرحهای فناورانه و نوآوری زنگ خطری برای آینده صنعت فولاد ایران باشد.
با توجه به شرایط پیش گفته در صنعت فولاد و پیشی گرفتن عرضه از تقاضا در داخل و خارج از کشور، شاهد افزایش رقابت در حوزه داخلی و بینالمللی خواهیم بود؛ در این شرایط تنها شرکتهایی میتوانند موفق باشند که با تمرکز بر مزیتهای خود و نوآوری با استفاده از فناوریهای روز دنیا محصولات و خدمات جذابتری را به مشتری ارائه نمایند که البته این موضوع باعث میشود تا میزان تقاضا برای محصولات آنها در کشورهای خارجی افزایش پیدا کرده و در نهایت تحقق این امر ارزشافزوده بالایی را در این شرکت ها ایجاد کند. واحدهای تولیدکننده فولاد باید در فرآیندهای داخلی، محصولات و خدمات خود نوآوری و بهبودهای جهشی داشته باشند از اینرو با توجه به نقش تحقیق و توسعه در نوآوری و پژوهش میتوانند مزیتهای خود را حفظ کرده و ارتقا بخشند.
یادگیری فناورانه و حرکت به سمت نوآوری در صنایع مختلف بر محوریت نقش شرکت ها و کسب دانش از منابع خارجی تأکید دارد. صنعت فولاد کشور نیز با توجه به فعالیت شرکت های بزرگ از یک سو و همکاری های بلند مدت تاریخی با شرکت های خارجی از سوی دیگر، می تواند در حوزه مدیریت نوآوری و فناوری فعال باشد.
ایجاد مزیتهای رقابتی تنها از طریق مدیریت دانش، فناوری و نوآوری در فرآیندها و محصولات میسر است و با توجه به رقابت شدید در صنعت فولاد، تنها شرکتهایی موفق خواهند شد که نوآور باشند و نوآوری در محصولات، خدمات، فرآیند و فناوری تنها از طریق انجام نوآوری و بکارگیری نتایج کاربردی آنها در صنعت امکانپذیر است از اینرو نیاز به نوآوری و توسعه روزبه روز در صنعت فولاد کشور بیشتر احساس میشود.
قابل ذکر است یکی از افراد تاثیرگذار در صنعت فولاد دنیا اندروکارنیج است که یک صنعت گر اسکاتلندی- امریکایی است و با نوآوری هایی که انجام داد زمینه را برای تحولات جدی در صنعت فولادسازی فراهم کرد. او مالک یکی از بزرگترین و نوآورترین شرکته ای فولادسازی امریکایی است و در دوره کاری خودش بزرگترین تولید کننده برخی از فراورده های فولادی بوده است.در تاریخ از این مرد به عنوان امپراطور صنعت فولاد امریکا نام می برند زیرا دو تحول جدی در صنعت ایجاد کرده است که تا به امروز به نام او ثبت شده است. او بر این باور بود که تنها راه پیشرفت در فعالیت صنعتی، نوآوری و به کارگیری دانش جدید برای افزایش ظرفیت تولید است.
2.1. چالش های پیش روی صنعت فولاد
- تأمین مواد اولیه و انرژی ارزان
- ساختار مالکیتی و مدیریتی شبهدولتی در صنایع عمده فولادی
- شرکتهای گوناگون از صنایع بالادستی تا صنایع پاییندستی هر یک جداگانه فعالیت کرده و وارد حوزههای یکدیگر شدهاند (بخش معدن وارد حوزه فولادسازی و حوزه فولادسازی وارد بخش معادن شده و تا تملک آن پیش رفتهاند)
- رگولاتوری و بخشنامههای ناکارآمد؛
- شکاف فناوریهای موجود با فناوری های روز دنیا؛
- خامفروشی و انتقال جریان نقدی از سود به هزینه؛
- همگامی فرآیندها و شایستگیهای منابع موجود با روندها و تغییرات آتی؛
- عدم وجود توازن در بخشهای عرضه و تقاضا؛
- مدیریت بهرهوری اثربخش درون سازمانی و در طول زنجیره تامین؛
- بهینه سازی و مدیریت انرژی و استفاده از فناوریهای با مصرف پایین انرژی؛
- سنجش اثرات حرکت صنایع فولادی به سمت انقلاب صنعتی چهارم و دیجیتالی شدن؛
- عدم وجود برنامهریزی مدون و آیندهنگر و عدم اختصاص منابع و پشتیبانی مورد نیاز به نوآوری؛
- ساختار و مسائل مربوط به بخش حمل و نقل؛
- عدم وجود سیستم یکپارچه و پیوسته در مدیریت نوآوری و مدیریت دانش؛
- عدم وجود ساختار انطباقی و سازگار با مدلهای مدیریت نوآوری؛
- وابستگی نوآوریهای سازمان تنها به واحدهای پژوهشی و تحقیقاتی؛
- عدم حصول نتایج قابلقبول در زمینه فعالیتهای نوآوری سازمان در واحدهای مربوطه.
3.1. برخی از راهکارهای عبور از چالشهای پیش رو – در زمینه نوآوری
- حرکت به سوی انقلاب صنعتی چهارم
- مدیریت نوآورانه زنجیره تامین و نوآوری در فرآیندهای کنترلی عرضه و تقاضا؛
- ایجاد سیستم مدیریت نوآوری در راستای ایجاد ارزشهای پایدار از طریق نوآوری مستمر؛
- ایجاد انگیزه و راهکارهای موثر برای همگام شدن با موجهای نوین رشد و توسعه جهانی؛
- سرمایهگذاری در ارائه راه کارهای موثر در نوآوریهای فناورانه و بکارگیری آن در صنایع؛
- مدیریت نظاممند فعالیتهای نوآوری و ایجاد فرهنگ نوآوری تکوینی در سازمان؛
- ایجاد و تقویت نوآوریهای پیوسته به جای نوآوری تصادفی در سازمان؛
- ایجاد هوش خودکار سیستمی در مدیریت نوآوری بهجای مدیریت موردی و واحدی نوآوری؛
- فراگیری، اشاعه و توسعه نوآوری در تمامی مختصات سازمان؛
- تحول و تعالی یکپارچه نوآوری در طول ساختار سازمان (از بالا به پایین)؛
- عبور از چالش های توسعه در محیط کنونی با استفاده از تمامی ظرفیت خلاقیت و نوآوری سازمانی.
2. استاندارد مدیریت نوآوری ISO56002:2019
1.2. معرفی
مدیریت فرآیندهای نوآوری در سازمانها میتواند بسیار چالشبرانگیز باشد. این امر بهویژه در مورد نوآوریهایی با سطح پیچیدگی بالاتر میتواند ساختار، فرآیندها و شیوه ساز و کار مدل کسب وکار را نیز به چالش بکشد.
فعالیتهای نوآوری را میتوان با ایجاد شرایط مناسب، رفع موانع و مشارکت افراد در سازمان مدیریت کرد. توانایی سازمان برای نوآوری بستگی به عوامل متعدد دارد. از آن جمله میتوان به رهبری، منابع، فرهنگ، ساختار، فرآیندها و غیره اشاره کرد. از اینرو سازمان استاندارد جهانی استاندارد ایزو 56002 را برای ایجاد یک سیستم مدیریت نوآوری کارا و اثربخش تدوین و منتشر نموده است.
این استاندارد به عنوان سند راهنما، ساختاری نظاممند ارائه میکند که به پیادهسازی و بهبود مستمر سیستم مدیریت نوآوری و ایجاد زبان و درکی مشترک از این سیستم میپردازد و همچنین تمامی عناصر و مولفههایی (مانند: عناصر فضای داخلی و خارجی سازمان، جنبههای فرهنگی و مشارکتی، نقش مدیریت، گردش کار و رویهها، اهداف و فرآیند نوآوری) که برای مدیریت و ارزیابی کارآمد این سیستم مورد نیاز است را ارائه میکند.
چارچوب کلی این استاندارد همانند سایر سیستمهای مدیریت میباشد. روابط کلی این بخشها در شکل زیر نمایش داده شده است.


2.2. ارکان سیستم مدیریت نوآوری مبتنی بر استاندارد ISO56002:2019
برای مدیریت موثر نوآوری در سازمان، استاندارد مدیریت نوآوری بر پایه هشت رکن طراحی شده است. این ارکان میتوانند برای درک سیستم مدیریت نوآوری و در ادامه برا ارزیابی قابلیتهای مدیریت نوآوری در یک سازمان مورد استفاده قرار گیرند. در ادامه شرح مختصری از هر یک از این ارکان آورده شده است.
ارکان سیستم مدیریت نوآوری مبتنی بر استاندارد ایزو 56000 |
رکن اول) تحقق ارزش: ارزش میتواند مالی یا غیرمالی باشد که از استقرار، اتخاذ و تاثیر راه حلهای جدید یا تغییریافته، برای ذینفعان حاصل میشود. رکن دوم) راهبران و مدیران آیندهنگر: مدیران در تمامی سطوح سازمان، با انگیزه، تلاش و ایجاد چشمانداز و اهداف الهامبخش و مشارکت مداوم ذینفعان برای دستیابی به این اهداف، وضعیت موجود را به چالش میکشند. رکن سوم) جهت استراتژیک: جهت فعالیتهای نوآوری بر اساس چشمانداز و اهدافی است که توسط منابع مورد نیاز پشتیبانی میشود. رکن چهارم) فرهنگ: باورها، اعتقادات و رفتارهای مشترکی که مشوق تحول، تغییر، خلاقیت، ریسکپذیری و همکاری است. رکن پنجم) بهرهگیری از بینشها: در راستای فعالیتهای نوآوری، طیف متنوعی از منابع داخلی و خارجی برای ایجاد نظاممند دانش و بینش، تخصیص داده میشود. رکن ششم) مدیریت عدمقطعیت: در فرصتهای پیش رو، عدم قطعیتها و ریسکها با یادگیری از آزمایشها و فرآیندهای تکراری نظاممند؛ قابل ارزیابی، بهرهبرداری و مدیریت میشوند. رکن هفتم) سازگاری: تحول بنیادی در سازمان با انطباق بهموقع ساختارها، فرآیندها، شایستگیها و مدلهای تحقق ارزش برای بهحداکثررساندن قابلیتهای نوآوری ایجاد میشود. رکن هشتم) رویکرد سیستمها: مدیریت نوآوری مبتنی بر رویکرد سیستمی، با عناصر مرتبط و در تعامل، و ارزیابی عملکرد منظم و بهبود سیستم است.
|
3.2. مزایای استقرار سیستم مدیریت نوآوری ISO56002:2019
منافع بالقوه ایجاد یک سیستم مدیریت نوآوری کارا و اثربخش |
الف- افزایش توانایی در مدیریت عدمقطعیت؛ ب- افزایش رشد، درآمدها، سودآوری و رقابتپذیری؛ پ-کاهش هزینهها و ضایعات و افزایش بهرهوری و کارایی منابع؛ ت- بهبود پایداری و تابآوری؛ ث- افزایش رضایت کاربران، مشتریان، شهروندان و سایر طرفهای ذینفع؛ ج- تجدید پایدار پرتفوی پیشنهادها؛ چ- درگیرکردن و تفیض اختیار به افراد در سازمان؛ ح- افزایش توانایی جذب شرکا، همکاران و منابع مالی؛ خ- ارتقاء حسن شهرت و ارزش سازمان؛ د- تسهیل مطابقت با مقررات و سایر الزامات مربوطه |
3. نمونه اجرایی استاندارد مدیریت نوآوری ایزو 56002:2019 در صنعت فولاد دنیا
1.3. صنایع فولاد امارات
شرکت صنایع فولاد امارات در سال 2020 طی خبری اعلام نمود که به عنوان اولین شرکت فولادی در دنیا، استاندارد ISO56002:2019 را در سازمان خود جاری نموده است. در متن خبر این چنین ذکر شده است:




تصویر 1 – کارخانه صنایع فولادی امارات
“فولاد امارات مفتخر است اعلام نماید که به عنوان اولین تولید کننده فولاد در جهان و اولین شرکت صنعتی در امارات، گواهینامه ISO56002:2019 را دریافت نموده است. این استاندارد تلاشهای ما در اتخاذ بهترین شیوههای مدیریت نوآوری و ایجاد معیاری برای توسعه و پیشرفت قابلیتهای نوآوری را روشن میکند.”
“Emirates Steel is proud to announce that it has been awarded the ISO 56002:2019 Innovation Management certification as the first steel manufacturer in the world and the first industrial company in the UAE. This standard sheds light on our efforts in adopting best practices of innovation management, and creating a benchmark for innovation capabilities development and advancement.”
2.3. سیستم مدیریت نوآوری صنایع فولادی ArcelorMittal
یکی از شرکت های بزرگ فولادی که سیستم مدیریت نوآوری خود را با بر اساس ارکان استاندارد مدیریت نوآوری ISO56002:2019 طراحی و اجرا نموده است، شرکت بزرگ آرسلور میتال است.


آرسلور میتال ابرشرکت فولادسازی چندملیتی است، که دفتر مرکزی آن، در لوکزامبورگ سیتی، لوکزامبورگ مستقر میباشد. این ابرشرکت، در سال ۲۰۰۶ و در پی خریداری و تصاحب شرکت آرسلور، توسط شرکت فولاد میتال، سپس ادغام دو شرکت، تأسیس شد. این شرکت، با تولید حدود ۱۰۰ میلیون تن فولاد، بهتنهایی حدود ۱۰٪ درصد فولاد جهان را تولید میکند و بنابراین قدرت بلامنازع فولاد جهان محسوب میشود. ابرشرکت آرسلور میتال نهتنها بزرگترین، بلکه موفقترین شرکت در صنعت فولاد محسوب میشود. این شرکت چندملیتی، مالک ۶۱ کارخانه، در ۲۷ کشور جهان است، که در ۴ قاره پراکنده میباشند.
این شرکت تمامی واحدها و فرآیندهای کاری خود را در راستای “توسعه پایدار” همگرا نموده است. از اینرو با ایجاد “ابزار نوآوری پایدار” منحصر به خود و سرمایه گذاری بر نتایج این ابزار همواره مسیر توسعه پایدار را پیموده است.


تصویر 2 – بخش از فضای تولیدی کارخانه صنایع فولادی آرسلور میتال
1.2.3. نقش نوآوری در توسعه پایدار شرکت آرسلور میتال
به عنوان نقطه قوت اصلی، شرکت آرسلور میتال سالانه بیش از 250 میلیون دلار در تحقیق و توسعه سرمایه گذاری میکند. تیم تحقیق و توسعه این شرکت متشکل از 1300 متخصص در 12 مرکز مختلف در سراسر جهان است تا با نوآوری، درک دقیق انتظارات مشتریان و در نظر گرفتن روندهای بلندمدت به راه حلهای جدید، مواد و فناوریهای پیشرفته، بهبود مستمر در جهت صرفه جویی در هزینه، انرژی، آب و تغییر شیوه تولید فولاد؛ دست یابند.
مدیران این شرکت معتقدند هم محصولاتی که برای مشتریان خود عرضه میکنند و هم فرآیندهایی که در پس تولید آنها نهفته است، نتیجه سالها نوآوری است. از اینرو “ابزار نوآوری پایدار” منحصربفردی را توسعه دادهاند که به اهداف نوآوری و در نتیجه توسعه پایدار سازمان کمک کند.
2.2.3. اصول ابزار نوآوری پایدار شرکت آرسلور میتال به شرح زیر است:
- ارزش آفرینی با رویکرد بهبود سبک زندگی
- ایجاد فرهنگ “ارزشمندی دست آوردها” و کار تیمی برای کارکنان
- توسعه مدیریت چابک با رویکرد تمرکز بر روندهای آتی فناوری
- تفکر سیستمی و ایجاد سیستم مدیریت یکپارچه در مختصات سازمان
- مدیریت دانش به عنوان ابزار پیشران نوآوری
- نگاه استراتژیک به واحدهای مولد ارزش
- توسعه رویکرد تنوع پذیری در بکارگیری متخصصین
- توسعه رویکرد اکوسیستمی به نوآوری و نتایج آن
- توسعه تفکر ارزش آفرینی و نوآوری در طول زنجیره تامین
- رویکرد انسان محور در پروژه های نوآوری و حل مسائل
- پایداری در سرمایه گذاریهای نوآوری محور
در این مقاله بمثال هایی از بکارگیری سیستم مدیریت نوآوری در صنایع فولادی اشاره شد. صنایع فولادی امارات با بکارگیری سیستم مدیریت نوآوری ایزو 56002:2019 خواهان پیشرفت و توسعه پایدار در مسیر تعالی نوآورانگی خود گام برداشته است. و صنایع فولادی آرسسلور میتال به عنوان یکی از رهبران صنعت فولاد جهان سال هاست که بر اهمیت تفکر سیستمی بر نوآوری پی برده است و با اجرای چارچوب اختصاصی سیستم مدیریت نوآوری خود همواره سرمایه گذاری مناسبی در این زمینه نموده است. چنین تفکر آینده نگرانه ایست که می تواند سبب توسعه پایدار و رشد متحولانه ی یک صنعت در دنیا گردد.