مشاوره و استقرار استاندارد مدیریت نوآوری ISO56002:2019
در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی
1. صنایع نفت، گاز و پتروشیمی
1.1. وضعیت کنونی صنایع
با رهگیری و تحلیل مسیر رشد و پیشرفت صنایع بالادستی در گستره جهانی، که شامل محیطهای ناپایدار و توام با پویایی پیوسته است، مشاهده میشود که قابلیتهای فناوری و نوآوری و نگاه یکپارچه سیستمی به آن، در تمامی ابعاد سازمانی، پیشران و نیرو محرکه مدیریت و راهبری این صنایع است. از اینرو صنایع نفت، گاز و پتروشیمی به عنوان صنایع بالادستی نیز با توجه به ماهیت هزینهمحور بودنشان به دنبال کسب بهترین ارزش ممکن از سرمایهگذاریهای خود بهویژه در زمینه فناوری و نوآوری هستند؛ و براساس نتایج حاصل از تحلیل و بررسی تحولات این صنایع متوجه میشویم که هماکنون نوآوری جزء لاینفک چارچوب استراتژیک این صنایع محسوب میشود که در تمامی ابعاد و ساختار آن جای گرفته است، بهطوریکه که نوآوری کلید حفظ هزینهکرد در کوتاهمدت برای بهرهوری بلندمدت در این صنایع محسوب میشود. از سوی دیگر بررسیها و تجربیات نشان میدهد سازمانهایی که به نوآوری نگاهی بخشپذیر دارند و تنها آن را به واحدهای تحقیقوتوسعه و یا واحدهای پژوهشی اختصاص میدهند، نتایج قابلقبولی بهدست نیاورده و نخواهند آورد.
بنابر مطالب پیشگفته دو نکته حائز اهمیت است:
الف) نوآوری و مدیریت آن در سازمانها، بهویژه صنایع بالادستی و شبهبالادستی میبایست در تمامی ساختار آنها جاری باشد.
ب) مدیریت نوآوری میبایست به صورت سیستمی و یکپارچه در سازمان جاری شود و مدیران و راهبران سازمان رویکرد تکوینی به این سیستم داشته باشند.
تمامی سیستمهای مدیریت که در سازمان استقرار مییابند با چشمانداز و اهداف بلندمدت سازمان همگرا بوده و یا بهعبارت دیگر در خدمت آن باشند. سیستمهای مدیریتی، یکی از ابزارهایی است که همواره به مدد مدیران آمدهاند تا ضمن اطمینان از اجرای صحیح فرآیندها در تمامی سطوح و البته واحدهای سازمانی، مدیران را در این امر یاری رسانند. درک صحیح در تغییرات روندها و شناسایی بهتر پارادایمهای آینده فقط در صورتی میتواند راه گشا باشد که ساختار و سیستمی برای پیاده سازی مفاهیم آموخته شده از روندهای آینده در سازمان وجود داشته باشد. مدیریت فرآیندهای نوآوری در سازمانها میتواند بسیار چالش برانگیز باشد. این امر به ویژه در مورد نوآوریهایی با سطح پیچیدگی بالاتر میتواند ساختار، فرآیندها و شیوه سازوکار مدل کسب وکار را نیز به چالش بکشد. فعالیتهای نوآوری را میتوان با ایجاد شرایط مناسب، رفع موانع و مشارکت افراد در سازمان مدیریت کرد. توانایی سازمان برای نوآوری بستگی به عوامل متعددی داردکه از آن جمله می توان به رهبری، منابع، فرهنگ، ساختار، فرآیندها و غیره اشاره کرد. از این رو سازمان استاندارد جهانی استاندارد، ایزو 56002 را برای ایجاد یک سیستم مدیریت نوآوری کارا و اثربخش تدوین و منتشر نموده استبرای آنکه مدیریت نوآوری نیز بتواند در خدمت سازمان قرار گیرد، میبایست در جوهره سازمان جاری باشد، از اینرو مشابه مدیریت کیفیت و مدیریت پروژه، نیازمند زبانی مشترک و دانشی جامع است.
2.1. چالش های پیش روی صنعت نفت، گاز و پتروشیمی در داخل کشور
- پویایی و عدمقطعیت بالا در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی؛
- فناوری و نوآوریهای نوظهور رقبا در بازار و کاهش سهم بازار؛
- حرکت صنایع نفت، گاز و پتروشیمی به سمت اقتصاد دورانی؛
- حرکت صنایع نفت، گاز و پتروشیمی به سمت انقلاب صنعتی چهارم و دیجیتالی شدن؛
- خامفروشی و انتقال جریان نقدی از سود به هزینه؛
- عدم وجود برنامهریزی مدون و آیندهنگر و عدم اختصاص منابع و پشتیبانی مورد نیاز به نوآوری؛
- عدم وجود سیستم یکپارچه و پیوسته در مدیریت نوآوری؛
- عدم وجود ساختار انطباقی و سازگار با مدلهای مدیریت نوآوری؛
- وابستگی نوآوریهای سازمان تنها به واحدهای پژوهشی و تحقیقاتی؛
- عدم حصول نتایج قابلقبول در زمینه فعالیتهای نوآوری سازمان در واحدهای مربوطه.
3.1. برخی از راهکارهای عبور از چالشهای پیش رو – در زمینه نوآوری
- ایجاد سیستم مدیریت نوآوری در راستای ایجاد ارزشهای پایدار از طریق نوآوری مستمر؛
- ایجاد انگیزه، راهکارهای موثر برای همگام شدن با موجهای نوین رشد و توسعه جهانی؛
- مدیریت نظاممند فعالیتهای نوآوری و ایجاد فرهنگ نوآوری تکوینی در سازمان؛
- ایجاد و تقویت نوآوریهای پیوسته به جای نوآوری تصادفی در سازمان؛
- ایجاد هوش خودکار سیستمی در مدیریت نوآوری بهجای مدیریت موردی و واحدی نوآوری؛
- فراگیری، اشاعه و توسعه نوآوری در تمامی مختصات سازمان؛
- تحول و تعالی یکپارچه نوآوری در طول ساختار سازمان (از بالا به پایین)؛
- عبور از چالش های توسعه در محیط کنونی با استفاده از تمامی ظرفیت خلاقیت و نوآوری سازمانی.
2. استاندارد مدیریت نوآوری ISO56002:2019
1.2. معرفی
مدیریت فرآیندهای نوآوری در سازمانها میتواند بسیار چالشبرانگیز باشد. این امر بهویژه در مورد نوآوریهایی با سطح پیچیدگی بالاتر میتواند ساختار، فرآیندها و شیوه ساز و کار مدل کسب وکار را نیز به چالش بکشد.
فعالیتهای نوآوری را میتوان با ایجاد شرایط مناسب، رفع موانع و مشارکت افراد در سازمان مدیریت کرد. توانایی سازمان برای نوآوری بستگی به عوامل متعدد دارد. از آن جمله میتوان به رهبری، منابع، فرهنگ، ساختار، فرآیندها و غیره اشاره کرد. از اینرو سازمان استاندارد جهانی استاندارد ایزو 56002 را برای ایجاد یک سیستم مدیریت نوآوری کارا و اثربخش تدوین و منتشر نموده است.
این استاندارد به عنوان سند راهنما، ساختاری نظاممند ارائه میکند که به پیادهسازی و بهبود مستمر سیستم مدیریت نوآوری و ایجاد زبان و درکی مشترک از این سیستم میپردازد و همچنین تمامی عناصر و مولفههایی (مانند: عناصر فضای داخلی و خارجی سازمان، جنبههای فرهنگی و مشارکتی، نقش مدیریت، گردش کار و رویهها، اهداف و فرآیند نوآوری) که برای مدیریت و ارزیابی کارآمد این سیستم مورد نیاز است را ارائه میکند.
چارچوب کلی این استاندارد همانند سایر سیستمهای مدیریت میباشد. روابط کلی این بخشها در شکل زیر نمایش داده شده است.
2.2. ارکان سیستم مدیریت نوآوری مبتنی بر استاندارد ISO56002:2019
برای مدیریت موثر نوآوری در سازمان، استاندارد مدیریت نوآوری بر پایه هشت رکن طراحی شده است. این ارکان میتوانند برای درک سیستم مدیریت نوآوری و در ادامه برا ارزیابی قابلیتهای مدیریت نوآوری در یک سازمان مورد استفاده قرار گیرند. در ادامه شرح مختصری از هر یک از این ارکان آورده شده است.
ارکان سیستم مدیریت نوآوری مبتنی بر استاندارد ایزو 56000 |
رکن اول) تحقق ارزش: ارزش میتواند مالی یا غیرمالی باشد که از استقرار، اتخاذ و تاثیر راه حلهای جدید یا تغییریافته، برای ذینفعان حاصل میشود. رکن دوم) راهبران و مدیران آیندهنگر: مدیران در تمامی سطوح سازمان، با انگیزه، تلاش و ایجاد چشمانداز و اهداف الهامبخش و مشارکت مداوم ذینفعان برای دستیابی به این اهداف، وضعیت موجود را به چالش میکشند. رکن سوم) جهت استراتژیک: جهت فعالیتهای نوآوری بر اساس چشمانداز و اهدافی است که توسط منابع مورد نیاز پشتیبانی میشود. رکن چهارم) فرهنگ: باورها، اعتقادات و رفتارهای مشترکی که مشوق تحول، تغییر، خلاقیت، ریسکپذیری و همکاری است. رکن پنجم) بهرهگیری از بینشها: در راستای فعالیتهای نوآوری، طیف متنوعی از منابع داخلی و خارجی برای ایجاد نظاممند دانش و بینش، تخصیص داده میشود. رکن ششم) مدیریت عدمقطعیت: در فرصتهای پیش رو، عدم قطعیتها و ریسکها با یادگیری از آزمایشها و فرآیندهای تکراری نظاممند؛ قابل ارزیابی، بهرهبرداری و مدیریت میشوند. رکن هفتم) سازگاری: تحول بنیادی در سازمان با انطباق بهموقع ساختارها، فرآیندها، شایستگیها و مدلهای تحقق ارزش برای بهحداکثررساندن قابلیتهای نوآوری ایجاد میشود. رکن هشتم) رویکرد سیستمها: مدیریت نوآوری مبتنی بر رویکرد سیستمی، با عناصر مرتبط و در تعامل، و ارزیابی عملکرد منظم و بهبود سیستم است.
|
3.2. مزایای استقرار سیستم مدیریت نوآوری ISO56002:2019
منافع بالقوه ایجاد یک سیستم مدیریت نوآوری کارا و اثربخش |
الف- افزایش توانایی در مدیریت عدمقطعیت؛ ب- افزایش رشد، درآمدها، سودآوری و رقابتپذیری؛ پ-کاهش هزینهها و ضایعات و افزایش بهرهوری و کارایی منابع؛ ت- بهبود پایداری و تابآوری؛ ث- افزایش رضایت کاربران، مشتریان، شهروندان و سایر طرفهای ذینفع؛ ج- تجدید پایدار پرتفوی پیشنهادها؛ چ- درگیرکردن و تفیض اختیار به افراد در سازمان؛ ح- افزایش توانایی جذب شرکا، همکاران و منابع مالی؛ خ- ارتقاء حسن شهرت و ارزش سازمان؛ د- تسهیل مطابقت با مقررات و سایر الزامات مربوطه |
3. نمونه اجرایی سیستم مدیریت نوآوری در صنعت پتروشیمی
سازمان های توسعه یافته در صنعت پتروشیمی در سال های اخیر بر مزایای نوآوری با رویکرد سیستمی و نتایج متمایز کننده آن پی برده و این سیستم را در سازمان خود جاری نموده اند. باید توجه شود که سیستم مدیریت نوآوری در هر یک از صنایع دارای ساختار اجرایی منحصربفرد است. برخی از نمونه های موفق جاری سازی این سیستم در صنعت پتروشیمی که مبتنی بر ارکان استاندارد مدیریت نوآوری ISO56002:2019 می باشد در ادامه آورده شده است.
1.3. صنایع پتروشیمی BASF
یک ابرشرکت آلمانی چندملیتی است که اکنون بزرگترین شرکت صنایع شیمیایی جهان میباشد و مقر اصلی آن، در لودویگسهافن، آلمان قرار دارد.
نام بآاساف (BASF) در واقع، از واژگان اول نام قدیمی این شرکت، گرفته شدهاست. نام آن در ابتدا بادیشه آنیلین آوند سودا فابریک (به آلمانی: Badische Anilin- und Soda-Fabrik) اکنون، تحت نام بآاساف، شناخته میشود، که به عنوان یک علامت تجاری ثبت شدهاست. این ابرشرکت، در بازارهای بورس اوراق بهادار فرانکفورت، بورس اوراق بهادار لندن و بورس اوراق بهادار زوریخ ذکر شدهاست. ابرشرکت بآاساف، در سپتامبر ۲۰۰۷ نام خود را از فهرست بازار بورس نیویورک خارج نمود.
گروه بآاساف، شامل شرکتهای تابعه و همچنین، سرمایهگذاریهای مشترک، در بیش از ۸۰ کشور جهان میباشد. این ابرشرکت، دارای شش واحد تولید یکپارچه محصولات شیمیایی و شمار ۳۹۰ واحد تولید دیگر، در اروپا، آسیا، استرالیا، آمریکا و آفریقا است.
همانطور که پیش تر ذکر شد رویکرد استراتژیک به نوآوری و همگرایی آن با جهت گیری سازمان از جمله ارکان سیستم مدیریت نوآوری مبتنی بر استاندارد ISO56002:2019 می باشد. مدیران و راهبران شرکت BAFS با آگاهی از مزایای سیستم مدیریت نوآوری و اجرای صحیح آن در تمامی مختصات سازمان، همانطور که در تصویر 1 مشاهده می نمایید نوآوری را به عنوان شاکله اصلی و پیشران رشد و توسعه سازمان خود معرفی نمودهاند. شایان ذکر است پیش از استقرار سیستم مدیریت نوآوری توسعه رویکرد و تفکر یکپارچه سیستمی از جمله ملزومات اجرای سیستم قلمداد می شود. در تصویر 2 مشاهده می نمایید که سازمان BASF چگونه با تفکر یکپارچه سیستمی از نتایج نوآوری بهره برداری می نماید. [ویکیپدیا]
تصویر 1 : استراتژی نوآوری سازمان BASF
تصویر 2 : تفکر یکپارچه به رویکرد سیستمی سازمان BASF
2.3. صنایع نفت، گاز و پتروشیمی SINOPEC
شرکت نفت و گاز چینی است، که ساختمان مرکزی آن، در منطقه چااویانگ، پکن قرار دارد. در رتبهبندی انجام شده در سال ۲۰۱۳ شرکت ساینوپک با درآمدی بالغ بر ۴۱۱ میلیارد دلار، پس از شرکتهای والمارت، رویال داچ شل، اکسانموبیل و شرکت ملی نفت چین، بهعنوان پنجمین شرکت بزرگ جهان بر پایه میزان درآمد سالیانه شناخته شد.
شرکت پتروشیمی چین مالکیت اکثریت سهام ساینوپک را در اختیار دارد و بخشی از سهام آن نیز در بازارهای بورس اوراق بهادار هنگ کنگ، بورس شانگهای و بورس نیویورک مبادله میشود. ساینوپک هماکنون بزرگترین شرکت پائیندستی نفت و گاز چین محسوب میشود. [ویکیپدیا]
حوزه فعالیت شرکت ساینوپک در شاخههای مختلف صنعت نفت است، که عبارتند از: اکتشاف نفت، استخراج نفت، بازاریابی و فروش؛ نفت خام و گاز طبیعی، همچنین تولید مواد پتروشیمیایی و نیز تولید طیف وسیعی از مواد شیمیایی؛ از قبیل کودهای شیمیایی و محصولات شیمیایی دیگر میباشد.
این شرکت همچنین در زمینه ساخت خط لوله، ذخیرهسازی و حمل و نقل نفت خام و گاز طبیعی، صادرات، واردات نفت و گاز و فراوردههای نفتی، احداث انواع پالایشگاه، کارخانجات صنایع شیمیایی و صنایع پتروشیمی، همچنین پالایش و تولید انواع فراوردههای نفت و گاز اشتغال دارد.
یکی از مهم ترین ارکان سیستم مدیریت نوآوری مبتنی بر استاندارد ISO56002:2019، فهنگ سازمانی با رویکرد نوآوری است. اجرای هر سیستم مدیریتی بدون در نظر گرفتن بخش انسانی و متعاقب آن فرهنگ سازمانی اثربخشی و کارآمدی مناسبی نخواهد داشت. سازمان های بزرگ سعی می کنند از تنوع پذیری انسانی چه در زمینه های تخصصی و چه نژادی بهره برداری نمایند زیرا تحقیقات نشان داده است تنوع در افراد سازمان به خلاقیت و نوآوری کمک شایانی می کند. اما از سوی دیگر چنین رویکردی فرهنگ های مختلفی را وارد سازمان می کند که همگرایی این فرهنگ ها با فرهنگ سازمانی و نوآوری سازمانی نیازمند آموزش های بسیار و مدیریت متناسب آن است. سازمان SINOPEC (تصویر 3) بخشی از فرهنگ سازمانی مبتنی بر نوآوری خود را شرح داده است. این سازمان در این سند خط مشی فرهنگ نوآوری خود اشاره می کند که یکی از اهدافش برتری نوآورانگی در صنعت خود است که برای تحقق این هدف خود را ملزم به اشاعه و پررورش تفکر نوآوری در ذهن کارکنان سازمان و به عنوان نیرو محرکه نوآوری سازمانی می داند.
تصویر 3 : سند خط مشی فرهنگ سازمانی – سازمان SINOPEC
ساختار سازمانی نوع در هم تندیگی و تعامل واحدهای کسب و کاری سازمان را تعیین می کند. سیستم مدیریت نوآوری مبتنی بر استاندارد ایزو 56000:2019 نیازمند ساختاری منعطف، با پراکندگی افقی، تفویض اختیارات خلاقانه و آزادی عمل در ارزش آفرینی فردی یا واحدی می باشد. یکی از نمونه های موفق در طراحی ساختار سازمانی مبتنی بر نوآوری در سازمان SINOPEC پیاده سازی شده است. (تصویر 4)
تصویر 4 : ساختار سازمانی مبتنی بر نوآوری – سازمان SINOPEC
3.3. صنایع پتروشیمی DOW
داو کمیکال، (به انگلیسی: Dow Chemical Company) ابرشرکت صنایع شیمیایی آمریکایی چندملیتی است، که دفتر مرکزی آن در شهر میدلند، میشیگان در ایالات متحده آمریکا مستقر میباشد. در سال ۲۰۰۷ این ابرشرکت، پس از ابرشرکت بآاسف، به عنوان دومین شرکت بزرگ تولیدکننده مواد شیمیایی معرفی شد و در سال ۲۰۰۹ با یک پله نزول، پس از شرکتهای بآاسف و دوپونت، در رتبه سوم این فهرست، جای گرفت.
داو کمیکال در سال ۱۸۹۷ توسط شیمیدان آمریکایی کاناداییتبار؛ هربرت هنری داو تأسیس شد. این ابرشرکت هماکنون بزرگترین تولیدکننده پلاستیک در جهان بوده و محصولاتش را در ۱۶۰ کشور جهان توزیع مینماید، که بخش عمده محصولات آن، بهعنوان مواد اولیه به صنایع دیگر عرضه میشود. [ویکیپدیا]
خط مشی نوآوری فلسفه رفتاری سازمان نسبت به نوآوری و جهت گیری سازمان در روندهای فناوری و نوآوری آتی سازمان را تبیین می نماید. در سیستم مدیریت نوآوری مبتنی بر استاندارد نوآوری ISO56002:2029، خط مشی نوآوری به عنوان انسجام دهنده فعالیت های نوآوری سازمان در نظر گرفته می شود. تصویر 5 نمونه سند خط مشی نوآوری را نشان می دهد که توسط سازمان DOW تدوین و جاری شده است.
تصویر 5 : سند خط مشی (سیاست) نوآوری – سازمان DOW
سیستم مدیریت نوآوری مبتنی بر استاندارد ایزو ISO56002:2019 برای اجرا در صنایع مختلف نیازمند چارچوب اجرایی اختصاصی و بهینه شده می باشد. شرکت های بسیاری در دنیا در حال گام برداشتن برای اجرای استقرار این سیستم هستند. در این مقاله به نمونه ای از صنایعی که به عنوان پیشگامان صنایع نفت، گاز و پتروشیمی در دنیا شناخته می شوند و با شنتاخت عمیق از فرآیندهای نوآوری و نتایج آن سیستم مدیریت نوآوری متناسب با ساختار خود را جاری نموده اند اشاره کردیم. توصیه می شود شرکت هایی که آگاهانه به نوآورانگی نگاهی آینده نگرانه دارند ابتدا با بررسی تمامی مختصات ساختار سازمان خود نقش نوآوری را برای خود تبیین نمایند و سپس با اجرای صحیح و کامل این استاندارد از تمامی مزایای آن بهره مند گردند.